A0:  نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : سه شنبه 6 آبان 1393
بازدید : 223
نویسنده : MOHAMMAD MOGHERI

Neither you nor sorrow Money
Nor any of the people in the village
The bubble is about to face a sort of
And its brief moment of joy that passed
Sorrowful time passes
As it will be just a memory
Moments Ryannd
Do not hide your moment of grief wore robes
In the mirror, not the mirror is staring at you
He would have laughed at you if you're laughing
And if tears
What will be the mirror of the world
Can the Closet
It was full of regret and sorrow, and what a pity!
Closed tomorrow, all I wish ...
In this moment, but empty
Who will be receptive to the chest area
The sadness that came
Do not open the chest on him.
He will remain a neck vein
As God is,
In sorrow thou promise this house ...

نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت
غصه هم می گذرد
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده است
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض
آه از آیینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه ی دیروزت
پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش...
ظرف این لحظه ولیکن خالیست
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید
در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقیست
تا خدا هست،
به غم وعده این خانه مده...

‎Neither you nor sorrow Money
Nor any of the people in the village
The bubble is about to face a sort of
And its brief moment of joy that passed
Sorrowful time passes
As it will be just a memory
Moments Ryannd
Do not hide your moment of grief wore robes
In the mirror, not the mirror is staring at you
He would have laughed at you if you're laughing
And if tears
What will be the mirror of the world
Can the Closet
It was full of regret and sorrow, and what a pity!
Closed tomorrow, all I wish ...
In this moment, but empty
Who will be receptive to the chest area
The sadness that came
Do not open the chest on him.
He will remain a neck vein
As God is,
In sorrow thou promise this house ...

نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت
غصه هم می گذرد
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده است
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض
آه از آیینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه ی دیروزت
پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش...
ظرف این لحظه ولیکن خالیست
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید
در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقیست
تا خدا هست،
به غم وعده این خانه مده...‎

Like




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








نعمت است نه فاجعه رفتن کسی که لایق نیست .............

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عمومي و ورزشي و علمي و آدرس msahand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com
cache01last1679557597